پرسش :

وظیفة ما جوانان در قبال حوزه، روحانیّت، و انقلاب اسلامی چیست؟


پاسخ :
در پاسخ به این پرسش باید دو موضوع را مورد بحث قرار دهیم، یکی روحانیت که شامل حوزه هم می‎شود و دیگر انقلاب که خود به خود جریان رهبری انقلاب را در برمی‎گیرد.
الف) روحانیّت و وظایف جوانان
باید توجه داشت که حوزة علمیه و روحانیّت ریشه در تاریخ دین ما دارد و این نکته لازم است مدنظر هر جوانی قرار بگیرد. در حقیقت این نهاد یک ریشة قرآنی و اصیل دارد چرا که این کتاب شریف، آگاهی از مسائل دینی را یک امر لازم و اجتناب‎ناپذیر می‎داند. آنجایی که خداوند حکیم می‎فرماید: «فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون» یعنی چرا از هر مجموعه‎ای عده‎ای کوچ نمی‎کنند، تا نسبت به مسائل دینی فهم عمیق پیدا کنند و به مردمی که فرصت آموزش را نداشتند و منتظر آنها هستند، آموزش دهند. منظور این آیه آن است که علت اصلی تشکیل حوزه‎های دینی، تعمیق بخشیدن به آموخته‎ها و آموزش‎های دینی است. این سنّت از زمان خود پیامبر اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ تاکنون وجود داشته است. در واقع حلقه‎های درس کوچک در مسجد النبی، ریشه‎های اصلی شکل‎گیری حوزه‎های علمیه بوده است. پس اولاً باید همة اقشار به ویژه جوانان بدانند که حوزه‎های علمیه و روحانیت، ریشه‎ای عمیق و دینی دارند و سرسلسلة روحانیّت اصیل و بنیانگذار حوزه‎های علوم دینی نبی مکرم _ صلّی الله علیه و آله _ است و پس از ایشان نیز اهل‎بیت عصمت و طهارت _ علیهم السّلام _ به ویژه حضرت امام باقر و امام صادق _ علیهما السّلام _ این راه را ادامه داده‎اند و به شهادت تاریخ، روحانیّت همواره اساسی‎ترین نقش را در پیشبرد عقاید دینی و رهبری نهضت‎های آزادیخواهی در سرزمین‎های اسلامی، بخصوص ایران به عهده داشته است. در قرن اخیر به موازات توطئه‎های بزرگی که از سوی دشمنان اسلام علیه مسلمانان تدارک دیده می‎شد، روحانیّت و بخصوص روحانیّت شیعه که نهادی مستقل از همة قدرتمندان و حکومت‎ها بوده است فداکاریهای بسیار عظیم و درخشانی از خود نشان داد. از سید جمال الدین اسدآبادی تا شیخ محمد عبده و کواکبی و از میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری گرفته تا مدرس و کاشانی و امام خمینی (ره) همگی بهترین نمونه‎های مبارزه علیه استعمار و استثمار قرن اخیر در جهان می‎باشند.
از این جهت طبیعی است که تلاش دشمنان برای سرکوبی هر چه بیشتر این نهاد که بزرگترین سنگر علیه آنان است، به موازات گسترش فعالیّت‎ روحانیّت شدت می‎یابد. لذا آنان برای نابود کردن حوزه و روحانیّت دو حربة کاری را در پی گرفتند:
1. ترور فیزیکی: در این روش آنها ابتدائاً دست به تصفیه فیزیکی روحانیون سرشناس زدند تا بلکه با فقدان آنها، دین و انقلاب را به انحطاط بکشانند. آنها با ترور شخصیتهایی نظیر شهیدان: بهشتی، مطهری، باهنر، هاشمی‎نژاد و... این هدف را دنبال می‎کردند هر چند در برخی موارد خوشبختانه ناکام ماندند مانند ترور ناموفق حضرت آیت الله خامنه‎ای. در هر حال این توطئه آنها کاملاً عقیم ماند.
2. ترور فکری و شخصیتی: دشمن وقتی در زمینة قبلی ناموفق ماند، از راه مؤثرتری وارد شد و آن به راه انداختن جنگ روانی علیه روحانیّت بود این جنگ روانی در سه مورد مهم صورت پذیرفت:
1. شایعه‎پراکنی: آنان با ایجاد و رواج شایعه در جامعه سعی در ملکوک جلوه دادن چهرة روحانیّت و در نتیجه ایجاد بدبینی مردم نسبت به آنها داشتند. حربه‎ای که متأسفانه تا حدودی مؤثر واقع شده است.
2. ترور شخصیتی و فکری: آنان ناجوانمردانه با حربه‎های مختلف سعی داشته و دارند که شخصیت روحانیّت به ویژه روحانیون سرشناس را زیر سؤال برده و مردم را علیه آنان بشورانند. توطئه ایجاد بدبینی و ترور شخصیت شهید بهشتی (ره) توسط دشمنان قسم خورده، هنوز از یاد دوستداران انقلاب نمی‎رود، کما اینکه تاکنون نیز این حربه را به کار برده و می‎برند و از هر تلاشی برای بدنام کردن روحانیّت اصیل فروگذار نمی‎کنند.
3. ایجاد شکاف میان روحانیون متعهد و منزوی ساختن آنها از صحنة جامعه و ایجاد فاصلة بین این قشر و مردم از جمله دسیسه‎های آنها به شمار می‎رود. در هر حال؛ هدف دشمنان از این اعمال، لکه دار کردن شخصیت این افراد به منظور خلع سلاح کردن و تضعیف روحانیّت است که ثمرة این جنگ روانی؛ بیرون ساختن ریشة کار از دست روحانیّت و منحرف ساختن مسیر انقلاب از طریق روی کار آمدن عوامل ناخالص می‎باشد.
با این توضیحات باید گفت که بر جوانان و همة امت بزرگوار لازم است که این مسائل و توطئه‎ها را بشناسند و ضمن آن به این توصیه‎ها عمل نمایند:
1. در همه حال گوش به نصایح و ارشادات روحانیّت اصیل بدهند و بدانند حوزه و روحانیّت خیرخواه دین و دنیای آنان هستند.
2. ارتباط فکری و عقیدتی خود را با حوزه‎ها و روحانیون تعمیق بخشیده و از این نهاد نهایت استفاده را در ارتقای فکری و عقیدتی خود بکنند.
3. در برابر تبلیغات سوء دشمنان منفعل نشوند و بدانند که دشمنان به خاطر کینه و بغضی که از روحانیّت دارند، دست به شایعه پراکنی و ترور شخصیتی می‎زنند.
4. حساب عده‎ای روحانی‎نما که در لباس مقدس روحانیّت دست به کارهای خلاف می‎زنند را از روحانیون اصیل جدا بدانند. آنان خلافکارانی هستند که لباس روحانیّت پوشیده‎اند نه آنکه روحانی خلافکار باشند. جوانان عزیز باید بدانند که روحانیّت اصیل با چهره‎های درخشانی مانند: حضرت امام خمینی، حضرت آیت الله بروجردی، حضرت آیت الله مطهری و... شناخته می‎شوند. لذا لازم است اعمال نابخردانه عده‎ای به ظاهر روحانی را به حساب کل روحانیّت نگذارند. در پایان این بخش به سخنان حضرت امام در این مورد اشاره می‎نماییم: «این روزها حملات به روحانیّت اصیل.... گسترش پیدا کرده است... فرزندان عزیز و انقلابیم، امروز توهین و تضعیف روحانیّت ضربه به استقلال و آزادی و اسلام است... آنانی که روحانیون را مرتجع می‎دانند در نهایت راه شاه و آمریکا را می‎روند. ملت شریف ایران با پشتیبانی از روحانیّت اصیل و متعهد ایران که همیشه حافظ و سنگربان این مرز و بوم بوده‎اند دین خود را به اسلام ادا می‎نمایند و طمع ستمکاران تاریخ را از کشور قطع می‎نمایند.
ب) انقلاب اسلامی و وظایف جوانان
باید توجه داشت که انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی ایران یکی از مهمترین و در عین حال مردمی‎ترین پدیده در میان اتفاقات چندین قرن اخیر دنیا است چرا که انقلاب موجب حفظ اقتدار و استقلال و عزت همة ایرانیان شد. همان عزت و افتداری که قرن‎های متمادی با استعمار و سلطه‎جویی استثمارگران به چالش کشیده شده بود. به این ترتیب کاملاً واضح است که قدرتهای استکباری دنیا انواع و اقسام توطئه‎های را بر علیه این انقلاب و حکومت و بر علیه ولایت فقیه، زمینه‎سازی و اعمال می‎کنند در این میان وظیفة ملت ایران، به ویژه جوانان چیست؟
به عقیدة ما جوانان باید با حفظ اصل اعتدال، به طور معقول و منطقی از انقلاب و رهبر آن دفاع کنند وباید بدانند هرگونه طرفداری افراطی از روی احساسات تهی از تعقل و تدبیر، نه تنها موجب تقویت و اقتدار انقلاب و رهبر آن نمی‎شود بلکه موجب تضعیف آنها شده که این امر خود خیانتی بزرگ و نابخشودنی تلقی می‎گردد. جوانان باید با احساسات و شور همراه با شعور و منطق از انقلاب و رهبری دفاع کنند. حال سؤال اینجاست که راههای دفاع از انقلاب چیست و وظایف جوانان در این مورد چه می‎باشد در این مورد ذکر دو مورد مهم به نظر می‎رسد:
اول: آنکه جوانان باید پشتیبان ولایت فقیه بوده و سخنان و راهکارهای حضرت امام (ره) را دقیقاً به کار بندند در حال حاضر هم باید با دفاع و پشتیبانی کامل از حضرت آیت الله خامنه‎ای فرامین و فرمایشات ایشان را مدنظر قرار داده و به آن عمل کنند.
دوم: جوانان عزیز باید خطرات و آسیب‎هایی که انقلاب و نظام ما را تهدید می‎کند شناخته و در مقابل آن بایستند که این خطرات و آسیبهایی که انقلاب و نظام ما را مورد انفعال قرار می‎دهند به طور خلاصه از این قرارند:
1. تضعیف ولایت فقیه، 2. ترویج جدایی دین از سیاست. 3. تضعیف ارکانها و نهادهای قانونی کشور. 4. تضعیف وترور شخصیت روحانیّت و تلاش در جهت جدایی آنها از مردم و به انزوا کشاندن آنها. 5. ایجاد یأس و ناامیدی در میان مردم. 6. حذف نیروهای مخلص انقلاب و امام. 7. ایجاد تفرقه و تشتت در جامعه. 8. تهاجم همه جانبة فرهنگی و رواج فساد و اباحه‎گری در جامعه. 9. شایعه پراکنی. 10. تضعیف مبانی دینی و...
این مسایل، خلاصه‎ای از دهها آسیب و خطری است که دشمنان با عمل و تأثیر در این آسیب‎ها سعی در تضعیف و در نهایت فروپاشی انقلاب و جمهوری اسلامی دارند. به عقیدة ما بهترین وظیفة آنست که ضمن هوشیاری و دقت نظر، همة ما حول محور ولی فقیه باشیم و در همة عرصه‎ها حضوری فعال داشته باشیم. علاوة بر این باید ضمن شناختن این خطرات و آسیب‎ها، راه‎های برخورد با توطئه دشمنان برای حفظ انقلاب را بدانیم.
راههای برخورد با توطئه دشمنان برای حفظ انقلاب :
با توجه به سخنان رهبر معظم انقلاب، راه‎های حفظ انقلاب و برخورد با توطئه های دشمنان را می توان دریافت که عبارتند از :
1. تداوم راه و یاد امام خمینی (ره) : بی‎شک یکی از بهترین راهکارهای مقابله با توطئه‎ها آن است که راه و خواستة حضرت امام (ره) عملی شود. مقام معظم رهبری در این مورد می‎فرماید: ما نباید بگذاریم نظام اسلامی از ریشة خود «امام» جدا شود.[1]
2. پافشاری بر اصول و ارزشهای الهی: ایشان در این مورد می‎فرماید: موقعیت امروز دیپلماسی ما در دنیا.. در درجة اول مدیون تقیّد و پایبندی شما دست اندرکاران است.[2]
3. حفظ ارتباط با خدا و اخلاص در عمل و تعمیق معارف اسلامی: رهبر انقلاب: راه نجات، صلاح و پیروزی بر دشمنان خبیث، حفظ ارتباط با خدا، توکل بر او، نترسیدن از دشمنان خدا و با همه وجود حمایت و حراست از جمهوری اسلامی است.[3]
4. حفظ وحدت کلمه: ایشان می‎فرمایند: وحدت کلمه، رمز پیروزی ملت ایران در مراحل مختلف بوده است.[4]
5. دشمن‎شناسی و حفظ آمادگی دفاعی: رهبری می‎فرمایند: کشور و ملت ایران به مناسبت سوابق تاریخی، اقتصادی و سیاسی که در دنیا برای خود تعریف کرده است دشمنانی دارد.[5] ایشان در جای دیگری تأکید می‎کنند ما آمادگی برای دفاع از انقلاب را همیشه لازم می‎دانیم، نباید روزی بر ما بگذرد که اهمیت آمادگی عمومی، مغفول عنه واقع شود.[6]
6. ایستادگی در مقابل خواست های نامشروع دشمنان : رهبر انقلاب : امروزه هدف آمریکا و استکبار این است که انقلاب و جمهوری اسلامی و ملت ایران را وادار کند که اعلان نماید از حرف خود و حرف امام برگشته است... امروز هم اگر می‎خواهید ایران عزیز و سربلند بشود...راهش ایستادگی در مقابل توقعات دشمن است.[7]
7. طرد کامل فرهنگ منحط غربی: ایشان در این مورد نیز می‎فرمایند: فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه‎ریزی برای فساد است، فرهنگ دشمنی و بغض با ارزشها و درخشندگیها و فضیلتهای انسانی است... جوانان عزیز!‌دشمن روی شما سرمایه‎گذاری زیادی می‎کند، حواستان جمع باشد...[8]
نتیجه بحث:
با توجه به مطالبی که بیان نمودیم به طور کلی وظایف جوانان در قبال روحانیّت و انقلاب به شرح زیر می‎باشد:
الف) روحانیّت
1. ضمن ارتباط قلبی و دینی و عقیدتی با روحانیون، در همه حال نصایح و سفارشات آنها را بکار ببندند.
2. مراقب توطئه‎های دشمن در بدنام کردن روحانیّت بوده و تحت تأثیر شایعات قرار نگیرند.
3. حساب روحانی‎نماهای بی‎دین را از روحانیّت اصیل جدا بدانند و بد عملی برخی از روحانیون را به حساب همة آنها ننویسند.
ب) انقلاب
1. گوش به فرمان رهبری بوده و ولایت فقیه را محور حرکات سیاسی و فرهنگی خود قرار دهند.
آسیب‎ها و خطراتی که نظام و انقلاب را تهدید می‎کند بشناسد و سپس با راهکارهایی که توسط مقام معظم رهبری بیان شد و ما ذکر کردیم، در مقابل این توطئه‎ها و آفات بایستند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آسیب‎شناسی دینی از منظر استاد مطهری، سید مهدی جهرمی و محمد باقری، تهران، نشر هماهنگ، 1376.
2. روحانیّت و حوزه‎های علمیه، مجموعه رهنمودهای امام خمینی (ره) تبیان 10، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) .
پاورقی ها:
[1] . حدیث ولایت، ج 1، ص 334.
[2] . همان، ج 2، ص 75.
[3] . همان، ج 1،‌ص 96.
[4] . همان، ج 4، ص 255.
[5] . بیانات ایشان در حرم امام رضا ـ علیه السلام ـ یکم فروردین 78.
[6] . حدیث ولایت، ج 1، ص 156، 155.
[7] . حرم امام، 14/3/1375.
[8] . همان، ج 3، ص 61، 64.